بارکد داستان کمیک دو دوست به نامهای حامد (با بازی بهرام رادان) و میلاد (با بازی محسن کیایی) است که در سودای رسیدن به پول دست به هر کاری میزنند. "بارکد" می خواهد به هر قيمتی بیننده خود را بخنداند. این فیلم نمونه ای آشکار در ترویج بی بند و باری است که حیاء در آن هیچ جایگاهی ندارد زیرا کارگردان سعی کرده برای ایجاد خنده و جذب مخاطب به سراغ هر امر سخیف و شنیعی برود. بارکد چنان بر پایه بی اخلاقی سوار شده که نمی توان حتی با قیچی کردن بخشی از فیلم به مابقی آن دلخوش کرد، چرا که بخش اعظمی از آن شامل دیالوگهای جنسی و روابطی شرم آور و موقعیتهایی غیراخلاقی است که به شکل امری عادی نمایش داده می شود، از این رو تماشاي اين فيلم به هیچ عنوان به همراه خانواده و كودك توصيه نمي شود.
این فیلم نقاط ضعف زیادی دارد که در اینجا تنها به برخی از آنها اشاره ای می کنیم:
شوخیهای رکیک جنسی
فيلم پر از کلمات و شوخيهاي ركيك و مبتذل جنسي است كه گاهی بدون ايهام و با صراحت کامل بیان می شوند. اين جملات چاشنی صحنه های مختلف بارکد است و آنقدر در فيلم تکرار می شوند كه اگر حذف شوند، مدت زمان قابل توجهی از صحنه هاي خنده دار "باركد" حذف خواهد شد. برای نمونه تکیه کلام میلاد در این فیلم "دهنشو صاف میکنم" است که مدام افراد مختلف را با آن خطاب می کند و دوستش حامد نیز هر بارتکرار می کند که: «این کلمه را من یادت دادم، قبلا میگفتی دهنشو .....» خیلی جالبه که بر همین اساس نام قبلي این فيلم هم "صاف كننده" بوده است.
روابط شرم آور و هم خانه شدن دختر و پسر
روند هرزگی و بی اخلاقی در فیلم تا آنجا پیش می رود که در صحنه ای از فیلم میلاد به حامد و نامزدش که شب جایی نداشتند و به خانه مجردی او آمده اند، چنین می گوید: "عجب کثافتن، واقعاً دنبال جا بودید!". در بخش دیگری از فیلم شاهدیم که حامد، نامزدش (نازی) را به خانه پسری پولدار می فرستد تا از طریق ارتباط با او (پیشنهاد بیشرمانه) به پولی دست یابد! در نهایت امر نازی ماشین ۲۰۶ را که از پسر پولدار کادو گرفته به حامد می دهد. و یا در قسمتی دیگری از فیلم هم شاهد عکاسی میلاد از دختران فشن در آتلیه و طراحی نقشه ای برای ورود به خانه آنها هستیم! که در این نقشه موفق شده و حامد و میلاد به خانه مجردی چند دختر می روند که ناگهان آنها سر می رسند و ...
در صحنهای دیگر از فیلم ، میلاد (محسن کیایی) در پارک به دختری معتاد برمی خورد. میلاد بخاطر شباهت این دختر معتاد به جنیفر لوپز به شدت به او علاقه مند می شود. او ساقی دختر شده و سپس او را با خود به خانه مجردی می برد! و به دوستش حامد (بهرام رادان) می گوید "آوردم ترکش بدم، میخوام برش دارم برای خودم"!!
ترغیب مخاطبان جوان به دوستیهای فیس بوکی و کلاه برداری
در این فیلم میلاد بسیاری از دوستان و موقعیت های خود را از طریق فیس بوک کسب می کند. به طور مثال خودش را جای نامزد حامد در فیس بوک جا زده و یک بچه پولدار را به تور انداخته و یا از طریق فیس بوک متوجه خالی بودن خانه ای در بالای شهر شده و در آنجا ساکن شده است. حتی در فیس بوک متوجه شده که نماینده حج دانشگاه مادرش فوت شده و یک هفته ای به دانشگاه نمی آید، لذا فرصت را برای جا زدن خودش به عنوان روحانی دانشگاه و خالی کردن جیب دانشجویان مغتنم شمرده است. محور بخش عمدهای از اتفاقات فیلم به فیسبوک برمی گردد و این اتفاقات گاه خنده دار نیز هستند و توانسته بیینده را برای کار خلاف و یا اذیت و آزار دیگران در فیس بوک ترغیب کند.
از سوی دیگر گویی سخن اصلی این فیلم آن است که افرادی در جامعه فوق قانون قرار دارند. ثروتمندانی که قانون در کنترل آنهاست و در مقابل این ضُعفا هستند که در برابر قانون باید مجازات شوند. کارگردان این مطلب را با استفاده از شخصیتی شارلاتان بیان می کندکه در تمام مراکز اقتصادی و ادارای کشور نفوذ بالایی دارد و میتواند با یک تلفن بازار را به هم بزند. او اختلاس کرده ولی پدر حامد که هیچ نقشی در دزدیها ندارد در زندان است. در این فیلم هیچ ردّی از اختلاس کننده اصلی وجود ندارد و کسی قادر به دستگیری او نیست و لذا همواره دست به هر خلافی می زند.
نتیجه آنکه با وجود این اشکالات اساسی در محتوای «بارکد» هر بیننده منصفی حیران می ماند که چگونه وزارت فخیمه ارشاد اولا به آن اجازه ساخت داده است و پس از ساخت چگونه اجازه اکران گرفته است. این خود گوشه ای از ولنگاری در عرصه مدیریت فرهنگی است.
هوالسمیع ....
نظرات